۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه

درد دل آرش با مالباختگان



سلام ، تعجب نکنید، من همون آرش نوزاد ام اسی فرزند سیامک هستم، ازبس منو لعن و نفرین کردین به این روز افتادم، میخوام چند کلمه ای اعتراف کنم شاید از بار گناهام کم شه، میدونین قراره تا چند وقت دیگه منو علی کرباس رو که تموم بدبختیام ازونرو بیارنمون ایران، چون شنیدم یه دادستانی تو ساری بدجوری دنبال اینه که سر ما دو تارو بفرسته بالای دار. 
وقتی تو سوئیس کش بدبخت کردم یه سریو و شاکی داشتم به این فکر افتادم چرا حالا که من دارم دزدی میکنم یه چیز توپ دزدی نکنم، دزدی دزدیه دیگه ولی این کجا و آن کجا. سایت گالفو با علی کرباس، امیرنیکی،حسن صلاحی و حسین مقدم اوردیم بالا، به حسین گفتیم تو شکلتو ببینن همه میگن سپاهی هستی و ازون اطلاعاتیا، بیا جا بندازیم که تو سردار سپاه قدسی حسن صلاحیم هوامون رو داره، خوب بلده سیبیل چرب کنه.
آقا جاتون خالی اون اولا، حواله ای بود که میدادن بهمون، تراول پشت تراول، پول شما مردم ساده بود که هرچی میگفتیم چشم بسته قبول میکردین و فکر میکردین ما وابسته به ارگانای دولتی هستیم، خلاصه خوردیم و خوردیم تا اینکه زیرش با اجازتون ... یم.
الانم فقط میخام بگم که غلط کردم، کاش تو همون درمانگاه آمپولمو میزدم و یه لقمه پولی درمیاوردم، عاقبت من و علی کرباسم مثل پیام و حسینه که زار زار گریه میکردن.
 خاک برسرم کنن، خاک بر سر تو هم کنن علی کرباس، خداحافظ

چند دقیقه ای با خوانندگان سراب


چند دقیقه ای میخوام با خواننده های عزیزمون صحبت کنم :
اول از دوستی که عکسای مطلب شوک و سرداران گالف رو گرفتن و زحمت کشیدن دوباره ممنون ببخشید که خواسته این عزیز رو که از ما داشتن نمیتونیم عملی کنیم.
دوم اینکه پیاماتون میاد، مخصوصا بر و بچه های زحمت کش ایران خودرویی که حسابیم از دست ابراهیم و اسماعیل فراغی یا همون فرید و فرشید شکارن، احساستون رو درک میکنیم، حسابای این آقایون هم مشخصه(البته به لطف دوست هکر ما)، در عین حال الان  بچسبین به بالائیها چون به لطف خدا و زحمتای دکتر شعبانی و حاج آقا جعفری دادستان محترم ساری ان شالله ان شالله آرش و کرباس رو باید در برنامه های بعدی شوک ببینیم که برای اعدام نشدن مثل ابر بهار گریه میکنن و التماس(مگر اینکه عاقل باشن و خودشون برگردن)، نوبت ابراهیم و اسماعیل فراغی هم میرسه، و اگه خود این دو تا برادر هم عاقل باشن باید پولائی که در آوردن رو به اون حسابی که از طرف دادسرای ساری اعلام شد بریزن، قرار نیست هرکی پیش دکتر شعبانی رفت و تو شوک گریه کرد نخواد جواب شاکیاشو بده، حساب کنین مثلا خانواده وحدت یا آرش برن پیش دکتر شعبانی و تو شوک هم میگن ما گول خوردیم، نباید جوابگو باشن؟ البته که باید، در عین حال در این برهه زمان به نظرتون صلاحه این کار بشه؟ لطفا کمی صبر و حوصله به خرج بدین
سوم اینکه ما ازتون خواستیم اتفاقای بدی که اینوست و نتورک تو زندگیاتون گذاشترو خیلی کوتاه در حد یک، نهایت دو خط واسمون ایمیل کنید یا پیام بذارین که ما تو صفحه اصلی بذاریم، گذاشتین؟ نه؟ پس همین الان بذارین

سراب گالف تا طناب دارو دور گردن آرش و کرباس نندازه آروم نمیشینه و همیشه باهاتونیم