۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

شرکتای هرمی و داستانای ...

به نظرتون چه اتفاقائی تو این شرکتای هرمی(نتورکی و اینوستی) میفته؟ پولای میلیونی که یه شبه یه سری آدمای بی جنبه بهش میرسن، میدونین آخرش چی میشه؟
آرش ام اسی که زن اولشو به خاطر نتورک بازیاش طلاق میده و هزینه 200 میلیونی مشاوره و سوناتای صفر کیلومتر به مهسا خانمی میده که شوهرش یکی دیگست، حسین مقدم 30 ساله، امیرنیک افروز و امیرعلی 28 ساله باید حالا حالاها تو زندان باشن و ...، علی کرباسفروشان که هانیه حاتمی دخترداییشو واسه ماه عسل یه هفته ای میبره دبی بعد 6 ماه جرات نداره برگرده، سیامک میر با 2 تا بچه کوچیک 6 ماه تو اوینه، محمود وحدت(پیام) اونجوری زار میزنه و آرزوی یه لقمه نونی که درمیاوردو میکنه، علیرضا دوست(اباذر) با اون دب دبه و کب کبه و همایشا و مهمونیای اونچنانی الان با دو تا بچه کوچیک 6 ماهه سوراخ موش کرایه کرده و از ترس شاکیاش هردفه میگه که گرفتنش و ... ، شهرام اولاد لیدر همین اباذر روزای آخر نزدیک زایمان زنش هرشب تو خونه یه زن فاحشه میره و اونم فراریه، کاوه خلیلی(سهراب امیرعلی) جرات نداره تو اجتماع بیاد و فرارکرده شهرستان و... .
این لیدرا بودن، حالا دوست دارین از بدبختیائی که این نامردا سر زندگی مردم اوردن بشنوین: از دختر جوونی که وام واسه خرید جهیزیش گرفته بود و سرمایه گذاری کرد اینجا و پولش رفت، از جوون 26 ساله ای که پول فک و فامیلشو و فامیلای نامزدشو اینجا اینوست کرد و الان کارش داره به جدایی میکشه، از زن بیوه ای که پس انداز یه عمرشو که تو بانک گذاشته بود و اینجا اورد و فقط نصف پول خودشو بهش دادن بعنوان سود، از کتک خوردن در حد مرگ دختر جوونی که وقتی شوهرش فهمید اینجا سرمایه گذاری کرده و پولش رفته، از اخراج شدن کارگر بدبخت از محل کارش با اونهمه سابقه بیمه و ...، و از برگشت خوردن چکای آدمی که فکر میکرد دیگه اینجا آخر اعتباره و از خیلی چیزای دیگه...
اینا درده، اینا فاجعست، اینا مونده تو این سینه و میخواد بترکه، اینا بقضیه که دلش میخواد یجایی منفجر شه، خیلیاشو نگفتم خیلیاشو