داستان چگونگی شروع گالف

مدیر وبلاگ: با تشکر از فرستنده این متن

باسمه تعالی

با عرض سلام و خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات،در این مقال چگونگی آشنایی بچه های تهران را با شرکت کذایی گالف به عرض شما می رسانم تا مشخص گردد که موسسین واقعی این پدیده ی شوم چه کسانی بودند و چه کسانی از شرایط سخت و بحرانی آن زمان سوء استفاده کردند.
حدود یک ماه بود که وبسایت های رسمی شرکت سوییس کش ناپدید شده بود (18 مرداد 86 وبسایت سوئیس کش ناپدید شد) و هر روزبالا سری های ما که در راس آنها سورنا یوشی زاده قرار داشت به ما وعده می دادند که تا چند روز دیگر درست خواهد شد وبه بهانه ی پیگیری به امارات رفته بودند از طرفی دوست و فامیل و همکاروغریبه ما را تحت فشارشدید گذاشته بودند و دنبال سرمایه های خود بودند .

تا این که شخصی به نام محمد دروگر که در سوییس کش همکار ما بود و بالاسریه احسان کریمی و حمید علوی و حمید مظفر بود به ما گفت که شخصی به اسم امیر نیک افروز (گویا نیک افروزاز لیدرهای بزرگ ایشون بود و مستقیم با دروگر کار می کرد) ادعا می کند که نماینده ی یک شرکت هرمی وابسته به حکومت اسلامی است که قصد کمک به ما را دارد و قرار شد که ما ایشان را در منزل آقای دروگر ملاقات کنیم .در هفته ی اول مهر ماه 1386 ما به منزل مشترک آقایان محمد دروگر و نیما عبدالهیان دعوت شدیم که مکان این جلسه آپارتمانی واقع در خیابان ولنجک، خیابان بیستم بود.

در این جلسه آقایان : محمد دروگر ، نیما عبدالهیان ،سهیل حسینی، علی اسفندیاری، علی فرازی آرش نوزاد ،حمید مظفر،علی کرباسفروشان، احسان کریمی ، حمید علوی ، محسن صاحب جمعی ، سهیل حسینی ، روزبه اسدی، ما کا ن حافظی و چند نفر دیگر حضور داشتند که آقای امیر نیک ا فروز به همراه آقای منوچهر نیکزاد با شکل و شمایلی کاملا" مذهبی وارد شد و گفت که تلفن های همراه خود را خاموش کنید. سپس آقای امیر نیک افروز ضمن شنیدن درددل ها و مشکلات جمع و ابراز همدردی باما، ادعا کرد که نماینده ی رسمی شرکتی هرمی – سرمایه گذاری به نام گالف است که از طرف سپاه محترم پاسداران اسلامی ،خصوصا" سپاه قدس ونهاد ریاست جمهوری به وجود آمده و حمایت می شود و می تواند شما را به شرط همکاری دراین شرکت در مشکلاتتان کمک کند.

نیک افروزبه طور خلاصه این طور پرزنت کرد: این شرکت برای مقابله با شرکت های هرمی خارجی طراحی شده است تا این بار به جای خروج سرمایه از کشور، ورود سرمایه را داشته باشیم ، ما با آقازاده های کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (جی سی سی ) معاملات کلان اقتصادی داریم و هدف ما فتح بازار های الکترونیک خاور میانه می باشد، سپس در مورد چگونگی فعالیت در بازار های سیمان منطقه ، خرید و فروش فلزات خاص نظیر تیتانیوم، واردات مصالح ساختمانی مثل مواد به کار رفته در نماهای جدید ساختمان و ... مثال هایی آورد و در آخر گفت که در صورت همکاری ما، تمامی مشکلات به وجود آمده شما مانند پرونده ها و .... حل خواهد شد ما امیدوار شده بودیم اما متقاعد نشدیم و گفتیم با توجه به تجربه ی قبلی نمی توانیم اعتماد کنیم و ایشان با اصرار ما قبول کردن که برای جلسه ی بعد یکی از نمایندگان عالی رتبه ی سپاه قدس را برای اطمینان ما به جلسه بیاورند و سفارش کردن که فقط مراقب لباس پوشیدن، رفتارتون و موبایل هاتون باشید.

جلسه دوم:

حدود 3 یا 4 روز بعد در همان آپارتمان واقع در خیابان ولنجک و با حضور جمع قبلی جلسه ی دوم برگزار شد و این بار آقای نیک افروز به همراه یک آقای قد بلند و قوی هیکل با محاسن مشکی و بلند و جای مهر بر روی پیشانی که کت و شلوار طوسی به تن داشتند و بی سیم در زیر کت ایشان نمایان بود وارد منزل آقای دروگر شدند و آقای نیک افروز فرمودند که موبایل ها را خاموش کنیدکه همان موقع آن شخص که به ما حاج آقا مقدم ( سردار سپاه قدس) معرفی شد فرمودند که نخیر،خاموش کردن کافی نیست، باطری ها و سیمکارت های ی موبایل ها را بیرون بکشید و ما همه این کاررا انجام دادیم.

حاج آقا مقدم (سردار سپاه قدس) ضمن تلاوت آیاتی چند از کلام اله مجید در ابتدای سخنان خود ضمن تکرار و تایید گفته های آقای نیک افروز اضافه کردند ما 28 سال کار سنتی کردیم و حالا میخواهیم با این شرکت بازارالکترونیک خلیج فارس رابه دست بگیریم، همین چندروز قبل ما در یک معامله 700 % سود کردیم ،ما فلز تیتانیوم را از ایتالیا می خریم گرمی 4 دلار و در داخل 40 دلار می فروشیم ،ما مافیای واردات دستگاه های دیالیز در منطقه هستیم ،ما برای مقابله با تحریم ها هزاران شرکت ثبت شده ی خارجی داریم، در حال حاضر400 دستگاه خودروی شاسی بلند کره ای در گمرک داریم و ما برای شما در سالن های دولتی همایش برگزار خواهیم کرد....و در نهایت با چشمانی اشک آلود گفتند که هدف غایی و نهایی ما این است که در آینده بتوانیم تمامی زمین های بیت المقدس را بخریم و قدس مقدس را از دست اسراییل آزاد کنیم در ضمن می توانیم به راحتی مشکلات قضایی پیش آمده برایتان را حل کنیم و سورنا و کاووسی و غیره را هم دستگیر خواهیم کرد و به ایران خواهیم آورد . فقط باید مراقب باشید که ما به صورت نامرئی حضور خواهیم داشت چون در کشور جریان های موازی و رقیب قدرتمند وجود دارد و ممکن است انها مشکلاتی ایجاد کنند و اگر اسمی از ما برده شود حمایت که نمی شوید هیچ ، بلکه خودمان شما را حذف خواهیم کرد. بعد حاج آقا مقدم فرمودند که باید خیلی زود برای گزارش این جلسه محل را ترک نمایند ، که به محض خروج با آقای نیک افروز تماس گرفتند و بسیار عصبانی بودند که به محض خروج به ایشان گزارش داده اند که موبایل دونفر از حاضرین در جلسه روشن بوده است که وقتی آقای نیک افروز قضیه را در جمع مطرح کردند 2 نفر از حاضرین تایید کردند که موبایلشان روشن بوده است!!!!

نکته ی مهم : بعد از رفتن حاج آقا مقدم جناب آقای نیک افروزبا استفاده از کامپیوتر همراه خود وبسایت شرکت گالف را به ما نشان دادند که حتی شکل و شمایل این وبسایت هم به رنگ هایی مانند سبز تیره و مشکی که در تشکیلات سپاه مورد استفاده قرار می گرفت ، آراسته شده بود، ایشان نمایش درختی شرکت خود را برای ما باز کردند که ما متوجه چندین جایگاه شدیم که مدتی قبل ثبت شده بودند و بعدها متوجه شدیم که جایگاه های تیم شمال بوده است ونیک افروز اضافه کرد که شرکت در بخش الکترونیک مدتیست فعالیت خود را شروع کرده است و منتظر کسی نخواهد شد (درمورد چگونگی چیدمان این جایگاه ها در ایمیلی جداگانه خدمت شما توضیح خواهم داد.)

در آخر جلسه ما که تقریبا" متقاعد شده بودیم به آقای نیک افروزمطرح کردیم که ما نیاز به کمک مالی یا اعتباری(ای-پوینت) داریم تا بتوانیم فعالیت خود را شروع کنیم که ایشون جواب دادن که این قضیه با مخالفت دکتر مسعود ارسلان( محمد تقی ضامنی) عضو ارشد اتاق بازرگانی و مدیر بخش الکترونیک شرکت قرار گرفته است و قرار شد که یک کنفرانس اینترنتی با ایشان برای ما ترتیب دهند تا ما بتوانیم خواسته های خود را از این طریق با ایشان مطرح کنیم، چون به دلایل امنیتی و بالا بودن مقام ایشان امکان ملاقات حضوری وجود ندارد......

پایان قسمت اول

در قسمت بعدی در مورد کنفرانس اینترنتی با آقای دکتر مسعود ارسلان خدمت شما توضیح خواهم داد.

  ===========================================

باسمه تعالی
قسمت دوم
جلسه ی سوم
دو یا سه روزبعد اقای نیک افروز یک چت کنفرانس را برای ما ترتیب دادند که مکان آن کافی نتی در محله ی اکباتان تهران بود، در آن کنفرانس اینترنتی ما از دکتر مسعود ارسلان (محمد تقی ضامنی ساروی) خواستیم با توجه به این که ما در شرایط بدی هستیم یا به ما کمک مالی کنند یا این که به اندازه ی مجموعه های ما در سوئیس اعتبار الکترونیکی (ای-پوینت) بدهند تا بتوانیم با فعالیت پس از پرداخت بدهی ها شرکت گالف را هم کمک کنیم، دکتر ارسلان که حتی از پشت چت هم بسیار خشک و کج خلق به نظر می رسید درابتدا با خواسته های ما بسیار مخالفت کرد، قسمت اول درخواست ما که کمک مالی بود شدیدا" مورد مخالفت قرار گرفت و در مورد کمک پوینت هم قرار شد به ما خبر داده شود، ایشان معتقد بودند که شرکت معظم گالف نباید بار مشکلاتت سوییس را به دوش بکشد. ( بعد ها مشخص شد که تمام این جلسات و مقام ها و صحبت ها برنامه ای تنظیم شده از طرف آقایان نیک افروز وضامنی بوده است، و پس از استارت گالف در شمال آقای نیک افروز با هماهنگی با آقای ضامنی با نقشه ای حساب شده به تهران آمده بود.)


پس از چند روز کشمکش و اصرار از ما و انکار از آقایان قرار شد که به مقدار بسیار کم به ما پوینت داده شود چرا که آقای دکترارسلان طی تماس های متعدد تلفنی با نیک افروزمعتقد بود که ما این پوینت ها را برای خودمان می خواهیم. در نهایت با این شرط که این افراد فقط حق زدن 3 جایگاه 1000 دلاری را دارند موافقت شد که به ما به اندازه ی تیم هایمان پوینت داده شود.


در خلال همان روزها آقای نیک افروز از طریق دوستی که در هتل سیمرغ داشت جلساتی را که با حضور حاج حسین مقدم هم همراه بود در لابی این هتل برگزار کرد تا بقیه بچه های تهران نظیر اباذر و سیامک میر ، شهرام اولاد و.... و بچه های دست کریمی و مظفر هم خود شاهد و شنونده ی صحبت های آقایان نیک افروز و نادری باشند و در مورد کار در سیستم گالف تصمیم بگیرند.( در یکی ازهمین جلسات بود که تعدادی از بچه ها در سیمرغ دستگیر شدند که با هماهنگی حاج آقا مقدم سریعا" آزاد شدند .) گویا در همین جلسات بود که لیدرهای تیم شمال نظیر آقای سلیقه هم جهت به وجود آمدن جو انرژی برای تهرانی ها حضور یافتند.


دقیقا" چنین جلسه ای هم در زیر زمین منزل آقای حمید علوی تشکیل شد( با حضور آقای نیک افروز و بدون حضور حاج آقا مقدم) تا علوی هم این صحبت ها را به گوش لیدرهای تیم خود برساند و تصمیم گیری نمایند.(لازم به ذکر است که به دلیل بحران مالی در آن زمان کسی دفتری نداشت تا در آن مکان جلسه برگزار کند.) این جلسه به اشتباه به عنوان جلسه ی شروع گالف مطرح شده است تا به طریقی منشاء و سرچشمه گالف در هاله ای از ابهام قرار گیرد.
چند نکته ی بسیار مهم تا به این جا وجود دارد که توجه شما را به آ ن جلب می کنم:


نکته اول: در آن زمان همه ی ما (بچه های تهران) منتظربازگشت سوئیس کش بودیم( اینو آقا اباذر میتونه شهادت بده چون بیشتر از همه منتظر بازگشت سوییس کش بود) و حتی تا ان زمان هم نمی دانستیم که واقعیت چنین شرکت هایی چه چیزی بود چرا که سوییس کش اولین تجربه ی شرکت های هرمی – سرمایه گذاری بود و اکثر ما ها قبل از آن هیچ کدام حتی تجربه فعالیت در شرکت های هرمی مانند کوئست و ... را نداشتیم اما جناب آقایان نیک افروز( که در کوئست هم لیدر فعالی بوده) وضامنی خیلی زودتر به چگونگی به وجود آمدن این قضیه پی برده بودند و سایت گالفو به وجود آوردند که شاهد آن 1982 می باشد که سال تولد آقای نیک افروز به میلادی است


نکته ی دوم : هیچ کدام از ما نمی دانستیم که سپاه محترم پاسداران شاخه ای به نام سپاه قدس دارد یا این که اصلا" این ارگان محترم فعالیت اقتصادی دارد و این مباحث وسیله ای بود در دست آقای نیک افروز و حسین نادری( البته مشخصا" نادری هم خام نیک افروز شده بود) که در آن جلسات بتوانند ما را متقاعد کنند ، پس منشا سوء استفاده از نام ارگان های دولتی و حکومتی هم مشخص گردید که کجا بوده است.


نکته ی سوم: همانطور که گفته شد در جلسه ی دوم سایت گالف به تهرانی ها رونمایی شد و جایگاه های تیم شمال هم در آن مشخص بود پس سایت گالف قبل از حضوربچه های تهران توسط آقایان تاسیس و راه اندازی شده بود.


نکته ی چهارم: اگر شرکت گالف سر راه ما قرار نمی گرفت شاید ما با پی بردن به هویت سوییس کش و پیگیری آن می توانستیم به نتیجه برسیم ولی عملا" شرکت گالف و قول و قرارهای ایشان بابت پیگیری و دستگیری عاملان آن ما را از مسیر درست منحرف کرد.


نکته ی پنجم : عنوان شده است که گالف توسط بچه های تهران در زندان شروع شده است لازم به توضیح است که دستگیری بچه ها ی تهران در سوئیس کش در اوایل تیرماه 1386 انجام شد و وبسایت های سوییس کش در تاریخ 18 مرداد 1386 ناپدید شدند، پس در زمان دستگیری این بچه ها، سوئیس کش بدون مشکل داشت کار خود را انجام می داد و اتفاقا" به روزهای اوج خود رسیده بود بنابراین داستان شروع گالف در زندان اوین کذب محض می باشد.
=========================================

قسمت سوم :
همانطور که در قسمت قبل به استحضاررسید نهایتا" آقایان موافقت کردند که به ما به اندازه تیم هایمان پوینت اعتباری بدهند اما به شرط این که بر طبق قرار هیچ کدام از لیدرهای آن جمع بیش از 3 جایگاه 1000 دلاری نداشته باشند که ثبت این جایگاه ها با نظارت کامل آقای ضامنی و تقریبا" در دوروز انجام شد و سپس در دو مرحله اگر اشتباه نکنم حدود 11 میلیون پوینت اعتباری به تیم ها داده شد و ای کاش چنین نظارتی در زدن جایگاه ها و تقسیم پوینت ها نسبت به همه لیدرها و تا لایه های پایین هم پیش می رفت چرا که همین پوینت های بی حساب و کتاب بود که به دلیل سوء مدیریت در اختیار دیگران قرار گرفت و از همان ابتدا کیسه لیدرهایی را پر کرد که یا هم اکنون اسمی ازآنها نیست یا فراری هستند ویا مثل چند نفر دیگر خود را مالباخته جا زده اند و جزو شاکیان این پرونده می باشند!!!

به فاصله ی چند روز بعد هم گویا رضا اشراقی که از لیدرهای به نام سوییس کش بود و تیم بزرگی داشت ، آوازه ی شرکت گالف را شنیده بود و از میان این جمع فقط آرش نوزاد را می شناخت با استفاده از دوستی با نوزاد تیم خود را با مدیریت امین طهماسبی و میثم صفیاری به گالف فرستاد که اگر اشتباه نکرده باشم حدود 10 میلیون پوینت اعتباری بدون نظارت نیز به آنان داده شد و تیم آنها نیز به گالف اضافه شد و در نهایت تیم تهران با 21 میلیون پوینت کار خود را در گالف شروع کرد.

تیم تهران که تازه از شوک سوییس کش بلند شده بود بی اعتماد بود وبه سختی کار می کرد و حجم بالای پوینت های جایگاه ها اجازه ی مدیریت را به هیچ کس نمی داد. از طرفی لیدر های بالا تحت فشار کمپانی بودند که چرا خیلی از جایگاه ها بانک خود را باز نمی کنند و اینها باید حذف شوند!!! و از طرف دیگرکوچکترین نقل و انتقال در جایگاه های بالا مونیتور می شد و دائم نوزاد به عنوان لیدر تیم تهران باید به آقایان جواب پس می داد اما گویا تیم شمال که مشکلات تهرانی ها را نداشت به سرعت جلو می رفت و آقایان به این شک افتاده بودند که به اشتباه به سراغ تهرانی ها آمده اند یا خیر.

اتفاق مهم : یکی دو ماهی گذشته بود که روزی نوزاد با اعتراض شدید لیدرهای خود نظیر کرباسفروشان و کریمی و علوی قرار گرفت که از داخل جایگاه های سرمایه گذاران تیم هایشان در چند نوبت نزدیک به 120هزار پوینت دزدیده شده است این قضیه توسط نوزاد به آقایان نادری و نیک افروز و ضامنی انتقال داده شد و نهایتا" در عین ناباوری و با پیگیری تکنیکال آقای دکتر ارسلان و حاج آقا مقدم مشخص شد که گویا تیم شمال حواله هایی داشته است و آقای نیک افروز که به همه ی جایگاه ها سیستم خود دسترسی داشت با رصد کردن کردن جایگاه های تیم تهران که کسی در آنها وارد نشده بود پوینت های داخل این جایگاه ها را خارج کرده بود و از طریق جایگاه راس سیستم خودش به تیم شمال انتقال داده بود و حواله های تیم شمال را بیخبر از شرکای خود برداشته بود و با آن زمینی را در شمال خریداری کرده بود (به روایتی خود آقای نیک افروزبه این قضیه اعتراف کرده بود) و گواه این داستان جناب آقای حسین مقدم می باشند که حتی با صاحب آن زمین هم صحبت کرده بود البته این داستان از سوی آقایان و مسوولین شرکت سوء استفاده ی آقای نیک افروز از اختیاراتش بیان شد و گویا از آن زمان بود که قرار شد آدرس ای– میل جایگاه های بالا به آدرس ای- میل آرش نوزاد تغییر داده شود تا به عنوان لیدر تهران و شخص معتمد بین دو طرف برتمام تراکنش های پوینت( که به صورت خودکار به ای-میل ها فرستاده میشد) جایگاه های بالا هم نظارت داشته باشد و عملا" از این جا بود که کم کم مدیریت مالی تیم ها به نوزاد منتقل شد.

پایان قسمت سوم

مدیر وبلاگ : من بجای امیر نیک افروز باشم ، حتما" از خودم دفاع میکردم.

(شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَينَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيصُمْهُ ) ‏ 185 البقرة

«ماه رمضان است كه قرآن در آن فرو فرستاده شده است، تا مردم را راهنمائي كند و نشانه‌ها و آيات روشني از ارشاد (به حق و حقيقت) باشد و (ميان حق و باطل در همه ادوار ) جدائي افكند. پس هر كه از شما ( فرا رسيدن ) اين ماه را دريابد،بايد كه آن را روزه بدارد.»

نجواي رمضان ترنم آواي قرآن را شکوه مي بخشد و نغمه هاي مناجات رمضان شبهاي تاريک آن را روشن مي گرداند
فرا رسيدن ماه مبارك رمضان ، ماه خير ، بركت و نزول قرآن را به تمامي مسلمانان به ويژه وبمستران عزيز ايراني تبريك عرض مي نماييم .

سرهنگ علوی مسئول پرونده هرمی گالف

سلام به مسئولین وبلاگ مالباختگان شرکت هرمی گالف

همانطورکه قبلا هم با این ایمیل به شما ایمیل زدم و شما می شناسید بنده علوی مسئول پرونده هرمی گالف هستم و بابت کمکهای زیادی که وبلاگ شما در جمع آوری اطلاعات لیدرها از مالباختگان به ما کرد سپاسگزارم. ضمناً باید اعتراف کنم که تا حد زیادی به مالباختگان برای دفاع از حق خود و زنده کردن طلبهایشان حق میدهم گرچه با بعضی رفتارهای خارج از عرف وبلاگ شما مخالف هستم و باعث صدمه به آبروی بعضی خانواده ها گردیده است اما چه می شود کرد چون شاید اگر منهم سادگی کرده و اینکونه سرمایه زندگی خود را به تاراج لیدرهای فاسد گالف داده بودم حال شما را داشتم.
دفاع از حقتان و تلاش در زنده شدن سرمایه از دست رفته تان حق شماست.

نکته ای که باعث شد این ایمیل را بدهم آنست که بدلایل خاصی ، دوستان ما در پیگیری پرونده به این نتیجه رسیده اند که باتوجه به همکاری و تنبه بعضی از متهمین پرونده از جمله آقای صلاحی و سعی در بازگرداندن اموال و سرمایه مالباخته ها با هماهنگی مقام قضائی صورت گرفته لازم است تا وبلاگ شما هم از تخریب افراد و اقوامشان که اصلا کار صحیحی نمی باشد جلوگیری کند.

به همین دلیل تاکید میکنم تصاویر گذاشته شده اخیر بخصوص آقای اسحاق صلاحی را از وبلاگتان حذف نمائید و از قرار دادن مطالب توهین آمیز خودداری کنید.

البته این خواسته بمنزله چشم پوشی شما از حق اطلاع رسانی تان نیست و این حقی نیست که بنده به خود اجازه دهم که از مالباختگان غارتزده سلب نمایم.

خدایا چنان کن سرانجام کار که خشنودباشی و ما رستگار

 

 

جواب مدیر وبلاگ :

 

به نام خدا

با سلام خدمت جناب سرهنگ علوی

خیلی خوشحالم از این که این وبلاگ توانسته نظر خیلی از مقامات و قضات را بخود جلب کند. روزی که این وبلاگ را شروع کردیم هیچ وقت به این فکر نیفتاد بودیم که روزی بتوانیم قدمی برای این مالباخته ها برداریم ولی با لطف و توکل به خدا وند متعال  توانستیم با همت دوستان و مالباخته ها این موج را هدایت وتا امروز بد یا خوب ، به مقصد برسانیم .

جناب آقای سرهنگ علوی همانطور که مستحضر هستید خدمت شما بزرگوار عرض کنم که گالف شرکتی بود  با بیش از 250 دفتر در کل کشور.

از کاشان ، سمنان ، اصفهان ، تبریز ، شیراز گرفته تا اکثر شهر های شمالی کشور . استان گلستان ، سار ی ووو

 تیم قضایی که پایه و اساسش دروغ و رشوه بود و با فریب دادن مردم بیگناه سرپوشی روی حقایق میگذاشت و خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی وصل میکرد و در مشاوره ها وکیل این سیستم آقای حسن صلاحی را برادر اسحق صلاحی مشاور ریس جمهورمیخواندند.

در مورد احکام شرعی، روحانیت را به تمسخر کشیدند و جوانی را لباس روحانیت به تن کردند و مسائل شرعی مردم را به دروغ جواب میدادند .و نام دروغین آقای خسروی نماینده ولی فقیه را بر سر زبانها بازی میدادند.

 نام خلیج روی سیستم خود گذاشتند و از نام شش کشور شورای همکاری خلیج فارس، برای مشاوره و کلاه برداری  و  باور بیشتر مردم استفاده کردند.

 و برای آن دسته از سرمایه گذارانی که سمج بودند و میخواستند آخر  این شرکت را در بیاورند  وکیل سیستم حسن صلاحی کجور و یا امیر نیک افروز استاد فن سخن  می آمدند وبا دروغ و جودادن  سر  سرمایه گذاران  را شیره میمالیدند.

شرکت دروغین در جزایر انگلستان ثبت کردند و سرتیفیکیتش را بر سر سرمایه گذاران میزدند .

ریش های دروغین با لباسهای دیبلماتیک و یا لباس روحانیت برای خود درست میکردند و خود را به افراد درجه یک نظام میچسباندند .

  ما هم آدم هستیم  برای این که بخواهیم سرمایه گذاری کنیم نیاز به تحقیق داشتیم . اما هر چه جلو تر میرفتیم  ایمانمان به کار بیشتر میشد.  اینها یک کلاه برداری تمام عیار راه انداخته بودند و با چهره های موجه خودنمایی میکردند .

اگر بخواهید ابعاد مختلف  این کلاه برداری را بررسی کنید این  یک کلاه برداری سیاسی و بین لمللی بیش نبود.

از تاجیکستان ، ارمنستان ، افغانستان ، سوئیس گرفته تا  خود ایالات متحده امریکا ما سرمایه گذار داشتیم .

این آقایون فکر میکنند با پول شویی و خود را به خریت زدن میتوانند از بار مسئولیت فرار کنند . و با خانه و ماشین خریدن و به نام این و آن کردن خود را تبرعه کنند.ا ین آقایون فکر میکنند که با اجاره کردن خانه های محقر و یک سال سختی کشیدن میتوانند قسر در روند . بخدا وندی خدا قسم میخوریم که اگر مال خود را نگرفتیم مال مردم را پس بگیریم .

جناب آقای سرهنگ علوی غریب به 2 سال است که این وبلاگ را با چنگ و دندان نگه داشتیم و نگذاشتیم کسی به این مرجع دست درازی کند . و با انواع هکرها مبارزه کردیم .

کسانی که شمیر کشیدند و سرمایه مردم را غارت کردند جوابشان را باید با شمشیر داد نه با زبان . اگر این وبلاگ در بعضی از جا ها پایش را از گلیم خود دراز کرده نباید توقع این را داشته باشید که آبروی بعضی ها به خطر بیفتد. ما آمده ایم تا به خطر بیندازیم . آمده ایم تا به همه ثابت کنیم که اگر بخواهیم میتوانیم پوزه نوزادها و  صلاحی ها و نیک افروز ها را به خاک بمالیم .در این مدت  فشار هایی که این وبلاگ بر سر لیدر ها آورده است را دست کم نگیرید . ما مالباخته ها بیداریم وساکت نخواهیم نشست. و تمامی نظرات را دسته بندی کرده به سمع و نظر قضات میرسانیم .قدرت نواختن آهنگ مردم را دسته کم نگیرید.

کلام آخر:  جناب آقای سرهنگ علوی ، چشم

ما کلام شما را شهید نمی کنیم و اطاعت امر میکنیم و میدانم که در این مدت زحمات زیادی برای سرانجام کار کشیده اید .مطالب اسحق را بر میداریم و تصاویر حسن صلاحی را اصلاح میکنیم ولی .... ولی برای همیشه قول نمی دهیم برای چند وقت بر میداریم اگر حق مردم را دادند بسم الله ولی اگر ندادند مطمئن باشند کار را از این که هست خراب تر میکنیم . خدا را گواه میگیرم اگر تا کنون کوتاه آمده ام فقط بخواطر پدر بزرگوار اسحق صلاحی بوده و بس.

و من الله التوفیق

مدیر وبلاگ سراب گالف

زندان اوین بند هشت - مهرداد حدادیان و ....

به گزارش خبر گزاری سراب گالف  در ماه های آخر گالف زمانی که هشتاد درصد گالف خوابیده بود و کار نمی کرد بعضی از لیدرها مشغول کار و جذب سرمایه بودند که تعدادی از آنها در چند روز گذشته به زندان افتادند . مالباخته هایی که سرمایه هایشان را از دست داده اند میتوانند شکایت خود را سریع در جرائم رایانه ای طرح کنند.

خانم مژده بنی هاشمی - خانم گلدونه - خانم مریم رضایی - آقای مهرداد حدادیان

زندان اوین - بند هشت

البته فیلم و عکس و صدای مشاوره کردن از این خانمها برای ما رسیده بعد از برسی های لازم انشاء الله انتشار خواهیم داد.

با تشکر از عزیزانی که این پیغام را برای ما فرستادند.  اگر کسانی دیگر هم به زندان افتاده اند نامشان را برای ما بفرستید تا برای مالباخته ها انتشار دهیم .

توجه توجه نظرات سراب 12 فعال میباشد

بدلیل فیلتر شدن وبلاگ، از فیلتر شکنی که در سایت گذاشته شده است استفاده کنید.

و یا به آدرس زیر که فیلتر نیست مراجعه کنید .

www.sarabegulf12.blogspot.com 

استفاده کنید چون فیلتر نیست.

در ضمن نظرات خود را در وبلاگ سراب گالف 12 بگذارید.

در ضمن نظرات خود را در وبلاگ سراب گالف 12 بگذارید.

زیرا فیلتر نمی باشد وهمان وبلاگ قبلی میباشد فقط یک 12 بعد از گالف اضافه شده است .

www.sarabegulf12.blogspot.com

موفق باشید

نظرات برخی از خوانندگان

سلام خدمت مدیر وبلاگ

می خواستم به چند نکته اشاره کنم
دوست عزیز آیا هدف شما از هدایت این وبلاگ گفتن و نشان دادن حقایق این داستان به مردم چیز دیگریست؟
چون راهتان اشتباه است وبلاگ را نمی گویم بلکه مطالب آن را می گویم.اگر شما خود را یک فرد معمولی می دانید و این وبلاگ به هیچ ارگانی متصل نمی باشد پس حتما اطلاعاتی را که قرار می دهید از روی گفته ها و شنیده ها و اطلاعاتی که بعضعی ها برای شما می فرستند می باشد. سوال من این است چطور شما مطالبی را که از مردم می گیرید همه آنها مورد تایید شما ست ولی مطالبی که مثلا همین آقای علوی گذاشته را شما چندین بار تاکید می کنید که تایید نمی کنید چه فرقی داره بین این آدمها با بقیه اگه قراره این وبلاگ رو خط صحیح حرکت کنه و مطالب درست را به مردم ارائه دهد با کمی تحقیق کوچیک می شه به این داستان رسیدو اگر قرار به درست شدن این داستان باشه باید همه اون کسانی که پول در جیب دارند و به ریش این افرادی که گرفتار شدند می خندند جواب پس بدهند.و من چند مطلب را به عنوان حقایق خدمت شما می گوییم.

 جواب مدیر وبلاگ : درمورد نظر های این وبلاگ باید عرض کنم که آقای علوی یک مطلب را چند بار تکراری گذاشته بود و چون مثل هم بود ما انتشار دادیم . و انتشار دادن نظرات دلیل بر این نیست که ما مسیر هدفمان را بر مبنای نظرات ایشان تعیین می کنیم . نظرات را تکراری برای ما فرستاده بودند و ما هم انتشار دادیم . مثل شما که همین نظر را 4 بار برای ما فرستاده اید . در ضمن بنده یک فرد معمولی هستم و برای پیدا کردن مطالب تلاش بسیاری میکنم و فکر میکنیم تا اینجای کار هم موفق بوده ایم . حالا اگر شما فکر میکنید مسیر ما اشتباه است بسم الله . این وبلاگ برای من نیست این وبلاگ برای تمامی مالباخته ها است . بنده چند بار گفته ام این وبلاگ فقط افکار را بهم پیوند میدهد و حقایق را باز میکند.
 ما مطالب را از مردم میگیریم و بررسی میکنیم و انتشار میدهیم . همین کاری که الان برای شما انجام داده ایم . اگر حقایق جوری دیگری است شما ما را راهنمایی کنید .و مطمئن باشید این وبلاگ با آغوش باز حقایق را باز گو میکند. 
 تا دیروز یک نفر به همه لیدر ها خط میداد و اون یک نفر هم الان زندانه !!!! امروز کی خط میده ؟
اگر نظرات شما را قبوا نداشتم هیچ وقت تایید نمی کردم. در این موضوع موافقم با نظر : تویی که نمی شناسمت.

1- دوست عزیز با نشان دادن انگشت اشاره خود به چند نفری که شما مرتب اسمسشون رو می آورید تنها اتفاقی که می افته اینه که آقایون لیدرهای میانی روز به روز از این وضعیت خوشحال شوند کسانی که پول های مردم دستشان است و به راحتی زندگی می کنند و چون شما صرفا این افراد را نشانه رفته اید آنها هم به مردم می گوییند اینها هستند دیگه. دوست عزیز و مردم مالباخته آیا می دانید درآمد در سیستم گالف از کجا به دست می آمد (البته درآمد خالص)و نسیب چه کسانی می شد؟ روز اول که قرار به شیفت در گالف شدیم آقایون لیدرهای میانی پوینتهارا از بالا گرفتند و همه شاهد بانکهای لیدرهای اصلی بودند که نهایتا 3 تا بانک 1000 دلاری می شد.ولی لیدرهای میانی کلی جایگاه به اسم سرمایگذارهای سوئیس کش زدند وبعد از دادن اصل پول به آنها ( تازه اگر داده باشند که بعید می دونم ) کل اون جایگاه ها دست خودشان بود .که با فرض دادن اصل پول از 19 ماه 5 ماه اصل پول 14 مال درآمد خالص که بنده کسانی را می شناسم با مدرک کاملا تایید شده که 100% دولت هم تایید می کند چون تمام اصلاعات لیدرهارا ازهمین مدارک جمع آوری کرده اند.که نشان می دهد که لیدرهای میانی اکثرا سرمایگذاریهایی برای خود داشتند.دیده ام اشخاصی راکه به غیر از درآمدی که از تعادل وبالانس کردن می گرفته که همین درآمد بالانسیش هم از چندجایگاه یا به صورت اختصاصی یا به صورت شراکت با کسی دیگر به 400.000$ می رسد و در آمد سرمایگذاریش ( 250.000$ سرمایگذارئی که حداقا 15 ماه آن را دریافت کرده یعنی درآمد خالص 750.000$ ) خوب این درآمد ها را چه کسانی می دانند بعضی از این اقایون لیدر میانی حتی لیدرهای مستقیمشون هم از این جایگاه ها خبر ندارند. از این ور هم با روشی که شما دوست عزیز پیش گرفته اید بهترین منفعت را میبرند.

مدیر وبلاگ :
حق با شماست ما گفته ایم مقصر اصلی چه کسانی هستند ولی این را هم میدانیم که لیدر های میانی نفعشان از لیدر های اصلی در بعضی از موارد هم بیشتر بوده . اشاره بنده برای کف مجموعه و یا کسانی که 8 الی 9 ماه آمدند نیست .

----------------------------------
مورد دوم


2- در مورد جداشدن دامین ها باید بگویم چه وقت می شه گفت که یک سایت مال یک شخص می باشد؟ سادست زمانی که تمامی ابزار سایت دست اون شخص باشه ( مخصوصا توانائی تولید پوینت ) که در مورد دامین تیم علوی ،احسان و مظفر باید بگویم زمانی که جدا شد هیچ چیزیش دست این افراد نبود صرفا با دامین های جدید وارد می شدند .حال برسیم به این که این جدایی از کجا شروع شد : بعد از همایش دبی که لیدرهای میانی همه چیز را بهتر از بقیه می دانستند .شنیده شد که پلن سود دهی می خواد تغییر کنه برج 1 سال 88 این اتفاق افتاد که لیدرهای میانی نسبت به پلن سوددهی مخالفت کردند.و طی جلساتی و صحبت کردن با آرش نوزاد پیشنهاد دادند که خودشان پلن کاری طراحی کرده اند و دامین ها جدا بشه و خودشون برنامه ریزی کنند که این کارشون هم با برنامه بود چون هدف دیگری رو دنبال می کردند.بعد از یک ماه چند نفر از این آقایون لیدرهای میانی به نمایندگی از بقیه آنها با آرش نوزاد صحبت کردند که دامین و همه چیزش رو بدهد به آقایون و در قبال آن بصورت ماهانه درصدی به آرش نوزاد بدهند.

مدیر وبلاگ : سوال آیا لیدر های میانی بغییر از اون چند نفری بودند که اون بالا  اسمشون بود . حمید علوی - احسان کریمی - علیرضا دوست - حمید مظفر- امیر نیک افروز - علی کرباسفروشان و ....  و آیا این افراد موافق دامین گرفتن بودند یا نه ؟

که گویا آرش نوزاد مخالفت کرد و در برج 3 سال 88 شروع کردند با قانون 90/10 یعنی ورودی گرفتن یعنی سرمایه گذاری که جذب می شد کسی که سرمایه را جذب می کرد حق داشت فقط 10% سرمایه را پوینتهایش رانقد کند مابقی یعنی 90% باید می رسید دست آقایون ( لیدرهای میانی ) با مدارکی که وجود دارد آقایون توانستند حداقل یک میلیون و چهارصد هزار دلار جذب سرمایه کنند ( با مدارک به صورت مکتوب وجود دارد 10% این رقم می شود $140.000 که کم شده ازش مابقی دست آقایون لیدرهای میبا شد.که در همان زمان اطلاعات تیمشان را بصورت دستی جمع آوری کردند و سایتهایشان را بالا آوردندکه به ما هم پیشنهاد دادند که تو سایتشون کار کنیم که قبول نکردیم.به غیر از اون همه در آمد 90% این سرمایه هم دستشون موند و دارن حالش رو می برند.

حالا شما دوست عزیز قضاوت کن که سایت مال کی بود و کیا سایت آوردن بالا ،خیلی واضخ می باشد.

در انتها دوست عزیز به گفته خودتون که اگه ایراد داره درست میکنید رو (لطف کنید عکسها را در مورد دامینها درست کنید ).(درست شد) و در مورد حرفهایی که در بالا زدم برای تمتمشون مدرک معتبر دارم صرفا حرف نیست.اگر قول می دهید که برای رسوا شدن کسانی که پول مردم دستشان است یک ایمیل به من بدهید و مطالب و مدارکی که در اختیارتان می گذارم را روی صفحه اصلی بگذارید تا ببینم مردم باز هم اینطوری فکر می کنند. یا علی

ایمیل ما هست :
sarabegulf@gmail.com


====================
حمید مظفر گفت...


سلام

از مدیر این سایت خواهش میکنم اگه میشه عکس آقای کجور رو بگزارن تا همه با چهره این ادم آشنا بشن.
یک سال پیش قرار بود تو شوک نشون بدین که ظاهرا نشود!!!!

 جواب مدیر وبلاگ: چشم یک نفر قولشو عکسشو بهم داده پیگیری میکنیم . و در مورد برنامه شوک - شوک برای ما نبود که نشونش بدیم مطمئن باشید اگر دست ما بود منشی این آقا هم نشون میدادیم .

حمید رضا علوی گفت:

با سلام
خدا رو شکر آقای حمید علوی اهل معامله است و قرار با هم مراوده ای انجام دهیم . و ظاهرا" هم برای درست کردن گذشته خود تلاش میکنند که جبران مافات شود . خدا رو شکر
خدمت تمام مالباخته ها و ورشکست شده های این سیستم عرض میکنم که تمامی گفته هایی که اقای حمید علوی و غیره مینویسند، فقط نظرات حضرات میباشد ، و چه درست و چه نادرست مورد تایید مدیر این وبلاگ نخواهد بود. چون ما که قاضی نیستیم که بخواهیم نظر دهیم . ولی این را می دانیم که مردم آگاه هستند و میفهمند . وظیفه ما نزدیک کردن افکار عمومی بینندگان و مالباخته های عزیز میباشد.
و خوشحالیم از این که بسیاری از لیدر های توانمند این شرکت از کرده خود پشیمان هستند. و جوابگو مالباخته ها شده اند.

حمید رضا علوی گفت:
دیگر زمان سکوت نیست
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت اول
من حمید رضا علوی هستم و در خصوص جلسه ای که در اوایل کار بوجود امد میخواهم نکاتی را به عرض برسانم.
1- جلسه مورد بحث که مربوط به منزل پدری اینجانب میباشد جلسه شروع به کار گالف یا همان جلسه استارت کار گالف نبوده است و صرفا به دلیل عدم وجود و در اختیار داشتن دفتر کاری، جلسه گروهی مربوط به تیم بنده بوده است (و نه همه گالف)و اگر در آن جلسه چیزی مطرح شده است در راستای اطلاعات اولیه که بر روی سایت اولیه گالف (gulfefund) و اطلاعاتی که از بالا داده شده بود، بوده است.
2-جلسه استارت به کار گالف(استارت رسمی و معرفی عمومی) همانطور که همه کسانی که از ابتدا و پس از شیفت از سوئیس کش وارد گالف شدند میدانند(قابل توجه آقای ایران منش عزیز که حضور داشتند)در رستورانی سنتی در خیابان ارغوان برگزار شد که در آن جلسه همه اساتید منجمله آقایان : شاهین ریسه،ایرانمنش،نیک افروز،منوچهر نیکزاد،محمد دروگر به همراه نامزدشان و... حضور داشتند و هر کدام به نسبت سهم مهمانان خود را داده بودند.

3-جلسه استارت گالف و معرفی آن به لیدر های اصلی، پیش از همه این جلسات و در منزل آقای محمد دروگر ،با حظور آقایان :نیک افروز،اباذر،آرش نوزاد،حسین نادری،احسان کریمی،علی کرباسفروشان ،حمید مظفر و آقای دکتر ارسلان (به صورت اینترنتی) و منوچهر نیکزاد و خود من یعنی علوی ... برگزار گردید و در آن جلسه اطلاعات کاری سیستم در اختیار ما قرار گرفت. و از ما دعوت به همکاری و فعالیت در گالف صورت پذیرفت.
4- نبود

5- با توجه به فشار بالای موجود از سوی سرمایه گزاران و لیدر های مرتبط به هر کدام از آقایان نام برده در بخش 4 مطالب در مورد جلسات دعوت به کار در سیستم گالف با لیدرهای مربوطه(میانی) در میان گذاشته شد که در نهایت با تصمیم نهایی و موافقت نهایی دوستان(...)قول همکاری به صاحبان(فرضی) شرکت گالف داده شد و سپس شرکت مبلغی را به عنوان وام در اختیار هر لیدر قرار داد تا نسبت به شیفت مجموعه ها اقدام شود.

6- همانطور که همه عزیزان میدانند(کسانی که از ابتدا حضور داشته و شیفت شده بودند) به دلیل پایین بودن ورودی یا سرمایه گذاری پس از 1 یا 2 ماه از سوی متخصصان اقتصادی(!!!!!)شرکت طرح 80/20 در سیستم راه اندازی شد تا به گفته ایشان شرکت قوت بگیرد و در خلال انجام طرح افراد حق داشتند 20% سرمایه جذب شده را استفاده کنند و میبایست 80% مابقی را به صورت حواله انتقال دهند . که مبلغ 80% حواله به شکل روزانه جمع آوری میشد.اما اینکار هم وضع را بهبود نبخشید ،چرا که لیدرها دل به کار نمیدادند و در این فکر بودند که مبادا باز هم اتفاقی مشابه "سوئیس کش" رخ دهد که در اینجا بود که فشار لیدر های میانی و در خواست ایشان منوط به نمایش قدرت از سوی شرکت همانطور که خود صاحبان (فرضی) شرکت گفته بودند،برای ایمان بخشیدن به مجموعه ها و یا همان جو دادن باعث شد تا آقاین صاحبان(فرضی) به فکر بیافتند.من هم به مانند بقیه دوستان درخواست لیدرهایم را به بالا میرساندم، که در نهایت شاهد برگزاری همایش در تالار اسوه بودیم . و اگر اصرار لیدرهای میانی نبود ما خودمان هم رقبت چندانی به برگزاری چنین جلسه و همایشی نداشتیم و چشم امیدمان به قولهای صاحبان(فرضی)شرکت بود. اما در نهایت با اصرار لیدر های میانی عزیز اینکار انجام شد و اگر این دوستان خود کمک نمیکردند ما چگونه میتوانستیم در هماهنگی همایشی در این سطح و با حضور سرمایه گذاران از جاهای مختلف کشور ،به صاحبان (معرفان در جلسه منزل دروگر)کمک کنیم.

((((( میبینید که بر خلاف گفته دوستانی چون آقایان ایرانمنش که خود از اساتید نتورک ایران با سابقه ای طولانی هستند{ای_پارسیان-سوئیس کش -ایمپریال - ترمو هوس به گفته مردم و ...}من شروع کننده گالف نبوده ام و استارت گالف از منزل پدر بنده نبوده است و باز هم میگویم که آن جلسه پس از جلسات منزل دروگر و رستوران شهرک غرب به عنوان جلسه تیم بنده شکل گرفت و بس)))))
7- نبود
8- اگر اصرار لیدر های میانی و جویای کار((پول،پول،پول) نبود نه من و نه هیچکدام از دوستان تن به فعالیت مجدد نمیدادیم و با در دست داشتن فیش های واریزی مربوط به "سوئیس کش" اقدام به طرح شکایت میکردیم و نه اینکه برای بار دوم خود را درگیر کاری کنیم که آینده اش بر پایه حرفها و قولهای سرداری(خیالی) و پشتیبانی (خیالی) سپاه به گفته دوستان بود
9-(((( سوال از مدیر محترم وبلاگ)))) اگر من موسس و راه انداز سیستم میبودم و به قصد کلاهبرداری(که شما و دیگران انگ آن را به من میچسبانید) وارد کار شده بودم .آیا منطقی است که در همان ابتدا منزل پدریم را به همه نشان دهم و جلسه استارت کار سیستم را در منزل پدریم برگزار کنم؟؟؟؟؟ آیا خود شما اگر خدای ناکرده قصد دزدی و کلاهبرداری از مردم را داشته باشید اینکار را میکنید؟ یا اینکه به هر نحو ممکن سعی میکنید اثری از خود به جای نگذارید تا نتوانند به شما به راحتی دسترسی داشته باشند؟؟؟

10-(((در مورد دامین و چرایی تقصیم شدن))):الف)پس از اینکه ما(همین لیدر های اصلی پیشونی سفید)متوجه و مطمئن شدیم که هیچ تیم متخصص و متفکر و گروه مدیریتی در آنسوی مرزها(همین دبی خودمون)وجود ندارد و بلای آسمانی در حال نزول است،طی جلسه ای فوری و شبانه در پارک پردیسان(قابل توجه دوستان و لیدرهای عزیز حاظر در جلسه) مراتب را به دوستان اعلام کردیم و درخواست توقف جذب سرمایه نمودیم ،که با مخالفت دوستان و لیدرهای عزیز مواجه شدیم و ایشان درخواست نمودند که از آنجایی که خود قادر به مدیریت مجموعه هایشان هستند، تیمها جدا شوند و بر روی دامین های مختلف و با استراتزی و پلن های کاری مختص به خود کار کنند که در نهایت تیمها جدا شدند و هرکدام بر روی یک دامین مشغول به کار شدند.

دامین ها جدا شد اما کنترل دست همان صاحبان(فرضی)بود و کنترل پنلی به ما داده نشد که این نیز خود مسبب تهدیدهای بعدی از سوی لیدر های مجموعه ها بود.چرا که نگران این بودند که اگر به بالا پولی ندهند و بخواهند که کاملا مستقل کار کنند به راحتی و با فشار یک دکمه(به گفته دوستان) سایتها پایین آورده شوند.
ب)تنها زمانی که کنترل پنل دست من داده شد ،پس از دزدیده شدن بنده توسط برخی لیدرهای سود جو بود . پس از اینکه موفق به فرار از دست ایشان و شکایت از ایشان شدم در خواست کردم تا کنترل پنل تیمم در اختیارم قرار گیرد تا بتوانم میزان درآمدها و جایگاه های اضافه افراد رباینده و دیگران را برای طرح شکایت ،بدست آورم. اما کنترل پنلی که به من داده شد هم کنترل پنل مادر سیستم نبود و صرفا دسترسی محدود داشت.
(((( دوستانی که در حال حاظر به سایت سر میزنند حتما در بخش جنالوژی بالاسریها متوجه وجود یک جایگاه giig در بالای همه جایگاه ها شده اند. این جایگاه همان کنترل پنل مورد بحث است که یکی در بالای سر هر تیم وجود داشته است ولی کنترل پنل ادمین که همه بر سرش دعوا داشته و دارند نیست. کنترل پنل ادمین یا مادر امکان جابجا کردن دستها و تولید پوینت و ...را فراهم می آورد در حالیکه این جایگاه تنها امکاناتی مانند چک کردن جنولوژی کلی مجموعه و چک کردن کامل هر جایگاه و حساب را فراهم می آورد بدون اینکه نیاز به دانستن پسورد و اسم کاربری فرد باشد.)))))

حالا شما خودتون قضاوت کنید، و بگید آیا انصاف است که فقط و فقط من و چند نفر دیگر جوابگو باشیم؟؟؟
آیا در سیستمی که در آن پول گردانده شده و هیچ خبری از آن سرمایه گذاریهایی که قولشان در دبی و اروپا داده شده بود ،نیست و خود لیدرها بخصوص پس از آن همایش کذایی جمیرا بیچ تصمیم به ترکاندن(به قول خودشان) گرفتند، تنها من و امثال من جوابگو باشیم؟؟؟؟

و باز با توجه به اینکه در این سیستم پولها گردانده میشده است ، بدین معنی که از پول سرمایه گذاریهای جدید سود سرمایه گذایهای قبلی نقد میشده است و همچنین درآمدهای بالای لیدر های میانی اصلی در تیمهای ما که،قبل از اینکه پولی به دست ما برسد ابتدا به دست ایشان میرسیده است،آیا بنده باید جوابگو باشم.؟؟؟ یا اینکه کمی(فعلا نمیگم خیلی) از بار موضوع هم بر دوش دوستانی است که فرضا درآمد gf3 ایشان از مرز 100000000 تومان(صد میلیون تومان) هم گذشته است و همیشه هم پیش از اینکه پولی به دست ما برسد آول تحویل این عزیزان میشده است؟؟؟؟؟
و....
از شما مدیر محترم درخواست دارم تا همانطور که خود گفته اید و این وبلاگ صرفا بر پایه نظرات و گفته های مردم میگردد، این پیام من را بر روی صفحه اصلی به صورت یکجا قرار دهید تا همه بخوانند و بهتر به موضوع نگاه کنند. در عوض من هم قول میدهم تا مطالبی جالبتر و مفیدتر بفرستم.
موفق باشید
در دسته بندی مطالب و پیام های تکراری دقت فرمایید/
مدیر وبلاگ : این وبلاگ هیچ نظری در خصوص این مطالب ندارد. مردم آگاه هستند و صاحب نظر .... خودتان قضاوت کنید.

جواب نظر یکی از خوانندگان :

salam


1man az modire in vwblag ke khodesh midone ki saportesh mikone az nazare etelaat khaheshan agar etelaati mizarid dorost bezarid,shoma ke migin har kas saite khodesho bala avorde che ra contorol panel dastesh nabode,agaram sait haro joda kardan lotfan haminjori ke esmaro tablo mikonid dalilesham begid ke chera sait joda shode
,ya inke rahatar begam liderhaye miyani aslan to in ghaziye dast nadashtan,ya kamel begam dalile joda shodane sait bekhatere liderhaey miyani bod,ke oonha mikhastan rahro edame bedan na oon badbakhtaee ke esmeshono tablo mikonid,harkas nadone mige ina sahabe sistem bodan.
 
 
جواب نظر یکی از خوانندگان :
تا اونجایی که بنده میدونم هدایت کردن این وبلاگ بر اساس ایمیل ها و نظرات شما عزیزان است . و این وبلاگ شخصی میباشد و، وابسته به هیچ گروه و یا ارگانی نیست . چون اگر بود نمی گذاشتیم نامردا مارو فیلتر کنن.  زیاد هم مهم نیست دارم حرکتی  برای اسحق صلاحی کجور فرزند نظر علی میکنم که روزی صد بار زمین را گاز بگیرد.
 
اگر اخبار این وبلاگ کامل نیست شما کاملش کنید . اگرعکسی اشتباه گذاشته شده است بگوئید اطلاح میکنیم. شما یی که ادعا میکنید اطلاعات تان در این خصوص زیاد است بفرمایید - چرا سایت ها جدا شدند؟  مگه 2 سال با یک دامین کار نمی کرد چه چیز باعث شد که عوض شود.  آیا فکر غلط و بینش نادرست پشت این پروژه نبوده ؟
ما آخرش نفهمیدیم که لیدرهای میانی در این کار دست داشتند یا نداشتند. سایت های جدید را چه کسی میخواست هدایت کند. بغیر از این بود که پنل ادمینش دست این حضرات بود.
اون بدبختهایی که اسماشون تابلو شده مگر اونایی نبودند که در استارت این کار دست داشتند.
من منتظر جواب هستم شاید شما بدانید و نظر مدیر این وبلاگ را عوض کنید . این وبلاگ مطعلق به خود شماست و بنده انعطاف کامل دارم برای اصلاح کردن این وبلاگ.
در ضمن مگر اون بدبخت هایی که اسماشون تابلو شده ، زبون ندارند از خودشون دفاع کنند. چرا برای طفره رفتن از سوالات و نظرات ، ایمیل شخصی خود را میدهند اگر بی گناه هستند به همه ثابت کنند که چه کسی بیگناه است . فعلا" تا این جا مردتون امیر نیک افروز بوده - حداقل از خودش دفاع میکنه و نمرده .
حاج احسان ، یک مکالمه ای در این وبلاگ گذاشته شده است که حاکی از این است که شما در خصوص پشت پرده گالف چیزی نمی دانستی  تو چرا دهانت بسته شده . خیلی دوست داریم در خصوص جلسه برج افرا برایمان بگویید از اون سرداری بگویید که الان خبری هم ازش نیست . و یا در جلسات پارک  پردیسان در سرما برایمان بگویئد. و آقای حمید رضا علوی تفتی از اون جلسه ای که در زیر زمین منزل پدری شما برگذار شد که اولین استارت گالف هم بود برایمان بنویسید. ( نقل از قول رضا ایرانمنش - ضبط مکالمه ایشان موجود میباشد. ) اگر این مطالب اشتباه است بفرمائید - بنده اصلاح خواهم کرد.
و یا آقای جنتی -  لیدر ارومیه  و .... شما از خود دفاعی نمی کنید؟  در خصوص سایت جدیدی که با آرش نوزاد ام اسی میخواستید بالا بیاورید بگویید . اگر عکس شما هم اشتباه انتشار پیدا کرده ، بگویید اصلاح میکنیم .
 
اخبار جدید در خصوص  اسحق صلاحی کجور پشتیوانه حسن صلاحی کجور مرد چند چهره ، بزودی انتشار داده خواهد شد.

دادسرای ناحیه 31

به تازگی دادسرای ناحیه 31 مجموعه  اطلاعات تمام سیستم های هرمی را جمع آوری کرده است
 از جمله گالف - مستقیما" پرینت جایگاه ها ، جنولوژی ، مقدار سرمایه گذاری وتعداد زیر مجموعه ها - جی اف تری ها - و تمام ریز اطلاعات را در اختیار افراد میگذارند.

بعد از فرو پاشی گالف ، آرش نوزاد گالف را به چند قسمت تقسیم کرد و دامنه های com .org .net .biz  را به فرزندانش به عنوان ارث پدری تقسیم کرد و هر کس رفت سیستم خودش را بالا بیاورد . حاج احسان یک دامنه گرفت  حمید رضا علوی یک دامنه گرفت و همین طور بین لیدر ها تقسیم شد با نامهای مختلف تا هر کسی خودش به تنهایی در آینده آرش نوزادی شود - بعبارتی آرش نوزاد ، نوزاد لیدر نما پرورش داد تا خود را از این مخمصه نجات دهد.

الوعده وفا ...

اما ....

حالا با توجه به این که گالف به تکه های مختلف تبدیل شد ولی ....

ولی تمام این پازل در ناحیه 31 موجود می باشد و مالباخته ها میتوانند گزارش لیدرهای خود را از جرائم تحویل بگیرند .
و من بعد هر کس با دامنه خودش میتواند وارد سایت و صفحه سرمایه گذاری خودش شود.

لیدر های میانی

سرمایه گذارانی ایمیل زده اند که ما نمی توانیم جنولژی خودمان را از سیستم گالف و یا اسکای وی بگیریم . باید چکار کنیم . و کسانی که لیدر بودند و در جلسات اصلی شرکت گالف حضور داشتند چه در جلسات حسن صلاحی کجور و چه در همایشات مختلف بخصوص همایش جمیرا بیچ  در دبی ، که خود را سرمایه گذار و مالباخته  می نامند و در دادگاه ها سری بلند میکنند و دیگران را متهم میکنند باید چکار کنیم .؟

خدمت شما عرض کنم با توجه به بررسی که ما کرده ایم  فاز دوم این پروژه آغاز شده . یعنی گرفتن لیدر های میانی ، کسانی که خود را به موش مردگی زده اند و فکر میکنند که هیچ جرمی مرتکب نشده اند. و خبر خوشی که میتوانم بدهیم این است که  مالباخته ها می توانند به دادگاه ویژه جرائم رایانه ای که در  دادسرای ناحیه 31 خیابان شهید مطهری قرار گرفته مراجعه کنند . و حرکت قشنگی که آنها به تازگی انجام دادند این است که در آن مجتمع چند نیروی فنی که اطلاعات تمام سیستم های هرمی را دارند از جمله گالف - مستقیما" پرینت جایگاه ها ، جنولوژی ، مقدار سرمایه گذاری وتعداد زیر مجموعه ها - جی اف تری ها - و تمام ریز اطلاعات را در اختیار افراد میگذارند.

و اگربغیراز جرائم رایانه ای به دادگاه ها و دادسرا های دیگر رجوع کرده باشند و شکایت خود را در جاهای دیگر طرح کرده باشند میتوانند برای اثبات بیگناهی خود و یا گرفتن اطلاعات لیدر خود از قاضی آن پروند در خواست کنند که استعلامی از دادسرای ناحیه 31 بگیرند .

و به  تمام لیدرهای میانی میگویم که اگر مبالغی که از این سیستم گرفته اند را پس ندهند حتما" ، دیگران پس خواهند گرفت .

جهت شناسایی  ( این آقا ادعای مالباختگی میکند)
سمت چپ جوفابریکاس سمت راست را شما بگوید و برای ما بفرستید

آدرس سایت های جدید ، وخبر های جدید

چند روزیست که سایت سراب گالف فیلتر شده که انشاءالله درست میشه اگر هم نشد اشکالی ندارد.  چون 25 وبلاگ همزمان بالا آوردم که آدرسهایش را برایتان بعدا" ارسال خواهم کرد و از این به بعد هر گونه مطلبی در خصوص اسحق طلاحی کجور و حسن صلاحی کجور مینویسم ، در ایمیل ها و وبلاگ های این آقایون پیوست خواهم کرد.

الف : قاسم احمدی                     رقیب انتخاباتی اسحق صلاحی

ب: انوشيروان محسني بندپي        رقیب انتخاباتی اسحق صلاحی

پ: نعمت الله پوستين دوز           رقیب انتخاباتی اسحق صلاحی 

س: حسين انگورج تقوي            رقیب انتخاباتی اسحق صلاحی

ج: سيدرفيع كاظمي موسوي        رقیب انتخاباتی اسحق صلاحی

ح: صادق كيادليري                  رقیب انتخاباتی اسحق صلاحی

خ: حسن لطفي نژاد                   رقیب انتخاباتی اسحق صلاحی

قوه قضاییه شهرستان ساری – وزارت تعاون – شورای شهر گیلان و مازندران و یک جایی که بعدا" صداش در میاد.

الحمدالله هم این آقایون دنبال این  بازیها  در کل استان میگردن.

من فقط به شما گفتم که برادرتان را اصلاح کنید ولی ظاهرا" همین طورکه پیداست پشت حسن صلاحی به اسحق گرم بوده و هر حرفی حسن صلاحی زده به پشتوانه شما بوده . شمایی که از وجهه خود استفاده کردید و سایت را فیلتر کردید.

فرزندم این وبلاگ را فیلتر کردی چند ده تای دیگر را چه میکنید آیا قدمهای بعدی بنده را پیشبینی کرده ای.

شما میدانید که رسانه های بی بی سی دیگه خبر خاصی ندارن و دنبال این جور اخبار ها میگردن.

بنده دستم رو ماشه است فقط به برادرت بگوید که پولهایی را که از آرش نوزاد و علی کرباسفروشان گرفته است را پس دهد

بسم الله

دوستانی که مشکل دارن برای ورود به وبلاگ از این آدرس ها استفاده کنند.

http://www.sarabegulf12.blogspot.com/

http://www.gerdabegulf.blogspot.com/

.......23

گفتوگو با لیدر های قائم شهر

چند روز قبل با یکی از آقایونی که در قائم شهر زندگی میکند و از لیدرهای فعال گالف بود، قراری گذاشتیم . البته ایشان را ندیده بودیم و ارتباط مان با ایمیل بود . و لیدر مالباخته ما حرف برای گفتن زیاد داشت .و بسیار صحبت کردیم . از صلاحی که هم وکیل گالف بود و هم وکیل پی آی جی گرفته تا مزدک بیابانی و جلال رمضانی و استاد لیدر های شمال آقای امین ابراهیمی و اون دایی جون عزیزش و صفا سلیقه ، محمد آزمون ، خلیل عمادی و اون دو سردار غیور و مبارزان خطه شمال آقای نبوی و موسوی و.... صحبت کردیم در مورد بزرگ مرد تاریخ نتورک ایران امیر نیک افروز استاد جو مارکتینگ و استاد چاخان . و خیلی های دیگر....

بگذارید صحبتهایم را تقسیم بندی کنم اول از جناب آقای دکتر قلابی حسن صلاحی کجورصحبت کنیم . آقای ط.ط نقل از قول امین ابراهیمی میگفت که ما قبلا" در پی آی جی بودیم و با اصرار امیر نیک افروز از اونجا شیفت شدیم به شرکت محترم گالف – تعجب نکنید این یکی از ترفند های لیدر های بزرگ است. به یه بابایی گفتند و اون بابا به مایکل منسفیلد گالف گفت و مایکل هم به فرهان محمود و دکتر ارسلان و سلسله مراتب کاری طی شد و کار نشدنی شدنی شد. و جماعتی را از خواب درآوردند و قدرت گالف را به نمایش گذاشتند و یک مشت انسان از همه جا بی خبر فردا بلند شدندو دیدند که هم دامین وهم آی دی هایشان عوض شده . این کار با مدیریت امین ابراهیمی و امیر نیک افروز انجام شد. که موفقیت آمیز هم بود. از صحبتمان دور نشیم ایشان میگفت که صلاحی اون زمان هم در جی آی جی بود و هم در پی آی جی و حتی چندین بار با لیدر های اصلی پی آی جی آقایان صفا سلیقه – محمد آزمون – خلیل عمادی و دو سه نفر دیگر جلسه گذاشته بود و در مورد امنیت سیستم صحبت میکرد . ( همان اراجیفی که در گالف هم میگفت ) و جالبه این را بدانید که بابت امنیت پی آی جی حق العمل کاری در یافت میکرد. ( یعنی هم از آخور میخورد و هم از توبره ) ایشان میگفت که من در دفترمان بودم که امین ابراهیمی واردشد وخیلی ناراحت بود و وقتی که از ایشان جویا شدیم امین گفت که از دادگاه که رد میشدم صلاحی را دیدم که وکیل صفا صلیقه شده بود . و تعجبم از این بود که امیر نیک افروز میگفت آرش پول داده به صلاحی تا سیستم پی آی جی را پایئن بکشد - پس چرا صلاحی این جا دو رو بازی میکند.

اینجا فهمیدیم که صلاحی از نبود آرش نوزاد در ایران سوء استفاده میکرد و آرش را خر گیر آورده . و جالبه بدانید که صلاحی هم از پی آی جی پول میگرفته و هم از گالف .

قسمت دوم :

ایشان نقل از قول امین ابراهیمی میگفت که وقتی دست قزاقستان میخواست استارت بزند رفیم پیش لیدر معظم آقای دکتر امیر نیک افروز و از ایشان درخواست آفر کردیم و ایشان هم با آغوشی باز پذیرفتند. و از آرش برای ما 30% تخفیف گرفت که بعد ها فهمیدیم که 15% بیشتر به امین ابراهیمی نمی داده و بقیه اش را خودش برمیداشته . البته بعدش امین ابراهیمی نیک افروز را دور میزند و مستقیم با آرش لینک میشود.

مزدک بیابانی لیدر شمال و قزاقستان

مزدک بیابانی لیدر شمال و قزاقستان

و ایشان در صحبتهایش اشاراتی هم به مزدک بیابانی و جلال رمضانی میکرد. و میگفت که نیک افروز برای مزدک بیابانی هم به همین صورت عمل می کرد سی در صد تخفیف می گرفت و پانزده درصدش را خود نیک افروز بر میداشت که بعد ها مزدک بیابانی و جلال رمضانی بدون این که به نیک افروز حرفی بزنند به دبی رفتند و مستقیما" با آرش لینک شدن و جالبه این را بدانید، بخاطر این که ارتباط مزدک و جلال با نیک افروز بهم بخوره ، آرش به اونها تخفیف پنجاه درصد داده بود ( مال باباش که نبود میداد دیگه ...)

این لیدر مالباخته خیلی دلش از امین ابراهیمی پر بود و میگفت که مامیدانیم اون چند تا خونه خریده و کجا ملک داره ولی داره تمام گناهاشو تقسیر اینوآن میندازه و با دایی سیبیل گنده اش هم رو هم ریخته و یکی به میخ میزنن و یکی دیگه به نعل و مردم شمال را هم دارن یه جورایی آروم میکنن .

امین ابراهیمی بزرگ لیدر قائم شهر

همه میدونن که مدیران پی ای جی یه جورایی با امین ابراهیمی قوم و خیش هستند و سرشون توی یک آخوره . حتی بنده جدیدا" فهمیدم که دکتر نیک افروز با امین یه جورایی صلح کردن البته اونهم سیاست امیرنیک افروز تو این سیستم همه میگن ما نخوردیم ولی خیلی ها بودن مثل مهندس نبوی و آقای موسوی و امین ابراهیمی و...وو – مردم فقط پول میدادند و جایگاه نمی دونستند چیه – پسورد تمام جایگاه ها دست این آدمها بود جالبه این را بدونید که بعضی موقع ها به مردم میگفتند که شرکت این ماه سود کمتری داده و بقیه اش را برای خودشون بر میداشتند. بخاطر این بود که بعضی ها در عرض چند ماه تونستن چند تا خونه اونهم تو تهران – سعادت آباد بخرند.

بزرگ مرد تاریخ نتورک ایران و صاحب بزرگترین وبلاگ سیاسی خاورمیانه
 امیر نیک افروز متخلص به اشکان سپهری

ایشان میگفت که خیلی از لیدر ها دارن از واقعیت فرار میکنند مثل امیر نیک افروز – من از خود دکتر نیک افروز شنیدم ، در دفتر امین ابراهیمی درسعادت آباد خود امیر به همه ما گفت که من این ماه چهار صد میلیون تومان در آمد داشتم حتی صحبت نیک افروزرا در موبایلم دارم . حالا می گیم که میخواسته جو درست کنه این همه پول از امین ابراهیمی و مهدی نعمتی گرفت شما باور میکنید که به آرش داده . تخفیف هایی که برداشته چی – اون ماشینی که باهاش اومده بود شمال چی حالا میگیم همه را فروخته و به مردم پس داده . اگر یک نفر بیاید و بگوید که نیک افروز یک دلار فقط هزارتومان به من داده من به اون جایزه میدهم .چون ما با ایشون و خانواده ایشون سالهاست که زندگی میکنیم و بهتر از خیلی ها میشناسیمشون - ما میدانیم اشتباه کردیم و تاوان همه چیز را باید پس بدیم هم من و همه خیلی های دیگه ولی امیرنیک افروز داره اینجا برای چندمین بار همه را میپیچونه.

قابل توجه اسحق صلاحی ( برادر حسن صلاحی کجور )

نظر مدیر وبلاگ

اگر مدیر وبلاگ بخواهد جواب نظرات را پاسخ دهد حتما" در متن وبلاگ ، پاسخ خواهد داد.

ضمناً انتشار پیام بینندگان وبلاگ با هر نامی و با هر ادعائی به منزله نظر وبلاگ نیست و خواننده با اطلاعات خود باید ادعاها را ارزیابی کند.

حکم سیامک میر قطعی شد

بگزارش خبر گزاری سراب گالف حکم سیامک میر با نام مستعار جمشید ملک که چندی قبل صادر شده بود قطعی شد.

حسن صلاحی

شطرنج

مالباخته ای زحمت کشیده و تصویری برای ما فرستاده خالی از لطف نیست که نبینید.

بدون شرح

مالباخته ای زحمت کشیده و تصویری برای ما فرستاده خالی از لطف نیست که نبینید.

بررسی نظرات سیستم

ناشناس:

با عرض سلام و خسته نباشيد به خدمت مديريت محترم وبلاگ و عزيزاني كه همچنان در گير عواقب اين سيستم كلاه برداري ميباشند.

آقاي نيك افروز بزرگ ترين اشتباه شما اين است كه همه را خر فرض ميكني و خودت را خيلي با هوش.البته اين اعتماد به نفس شما را مي رساند كه با همين اعتماد به نفس سر اين همه آدم را كلاه گذاشتي.آقاي نيك افروز يك اشتباه يك اشتباه است حالا اگر براي اون يك اشتباه هزار تا دليل بياري مي شود هزارويك اشتباه. بس كن حيا كن.چرا نمي خواهي قبول كني كه به آخر خط
ادامه مطالب : کلیک کنید

هردم از این بار بری می رسد.... موسوی هم آویزان دزدان هرمی شد

جرس در توهم بي‌بي‌سي شريك شد

خبرگزاري فارس: سايت وزير ارشاد دولت اصلاحات، شركت هاي هرمي را از شبكه هاي حامي ميرحسين موسوي دانسته و نوشته است: اقدام وزارت اطلاعات ايران براي مقابله با شبكه‌هاي اجتماعي حامي ميرحسين موسوي است.

به گزارش "سرويس فضاي مجازي " خبرگزاري فارس، شبكه ايران نوشت؛ پس از آنكه تلويزيون دولتي انگليس، برخورد دستگاه‌هاي امنيتي و اطلاعاتي كشور با سردسته‌هاي شركت‌هاي هرمي را "ترساندن مردم " ناميد، سايت حاميان خارج نشين ميرحسين موسوي هم از اين اقدام، ابراز نگراني كرد.

محمد پوریانی کلاهبردار

اینم خبر جدید راجع به اطلاعات اصلی ممد پوریانی لیدر دست راست فراز هوشمند وزیری(پیمان الهی) با اسم واقعی .این جوجه ماشینی باباش گویا در یک ارگان دولتی کار میکنه(احتمالا تشخیص مصلحت) که می تونید از اونجا پیداش کنید.این بابا یکی از لیدرائی است که پول زیادی غیر از نقد کردن پوینت به جیب زده.

محمدسلیم پوریانی فرزند  علی اکبر متولد 1361 کرمان 

کلام وحی

آیه 161 سوره نساء
وَ اَخْذِهِمُ الرّبوا و قدنهُوا عَنْهُ وَ اَکْلِهِمْ اَمْوالَ النّاسِ بِالْباطلِ وَ اَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ مِنْهُمْ عَذاباً اَلیماً

و هم بدین جهت که ربا می‌گرفتند در صورتی که از ربا خوردن نهی شده بودند و هم از آن رو ، که اموال مردم را باطل میکردند(‌مانند رشوه، خیانت کلاه سر مردم گذاشتن ، بنگاه های دروغین ایجاد کردن و سرقت) می خوردند و ما برای کافران ، مهیا داشته ایم عذابی بزرگ و دردناک.

اطلاعات و اخبار خود را براي ما بفرستيد...

تاكنون سياست وبلاگ ما اين بوده كه به مالباخته‌هائي مثل خودمون كمك كنيم.تاكنون هراطلاعاي هم كه داشتيم و يا ديگران ارسال كردند در اختيار بينندگان قرار داديم و معتقديم نقطه‌ضعف اصلي طراحان گالف اطلاع داشتن مالباخته‌ها از جزئيات است.
بعضي از جوجه ليدرها در پيامها وبلاگ را متهم به سكوت و عدم اداكه اطلاع‌رساني مي‌كنند در حاليكه تاكنون تمام پيامها و ايميل‌هاي دريافتي را در طبق اخلاص در صفحه اصلي قرار داديم و قطعاً بينندگان وبلاگ به اين مسئله اقرار دارند.اما سوال اينجاست كه چرا بعضي پيامها با طعنه سعي در انتصاب اين وبلاگ به شركاي سابقشون دارد جواب ساده‌اي دارد و آن جواب آنست كه اولاً دنبال نتيجه‌گيري هستند كه بدانند آيا مثل قبل ليدرهاي ديگر با قصد از دور خارج كردن آنان اين وبلاگ را راه انداخته‌اند؟ ثانياً بتوانند عقده‌هاي خود را بنحوي از اين كلاهي كه سرشان رفته است خالي كنند.
همانطور كه ميدانيد و حتي اگر ندانيد تا كنون بايد فهميده باشيد در قانون هرم وقتي كه به فروپاشي نزديك مي‌گردد برعكس شرائط عادي ليدرهاي برنده بازنده اصلي خواهند بود زيرا طلبكار بيشتري گريبان ايشان را خواهد گرفت(البته تاپ‌ليدرها اگر فرار كنند مستثني هستند). كه امروز آنروز است و كسي كه يك ميليون پول داده سرافراز است و ليدر احمقي كه از مردم بيش از 2 ميليارد جمع كرده و فقط 400 ميليون آن گير خودش آمده و امروز پاسخگوي بيش از 2 ميليارد بايد باشد شبانه روز به جنون نزديك شده و در همه حال به خريت خود خنده و گاه مي‌گريد.مثال واضح آن ليدر قائم‌شهر (امين.ا) مي‌باشد كه دم به ساعت به اين وبلاگ مراجعه و جفنگياتي در پيام مي‌نويسد و سعي مي‌كند در ايماء و اشاره بفهماند كه منم هستم...

خبر خیلی مهم

خبر خیلی مهم اینکه از زندانیان شما شنیده شده که حساب بانک ملی که به نام غلامرضا مرادی است و ماها به اون حساب پول زیادی واریز کردیم متعلق به محمود وحدت (دکتر پیام) بوده که با شناسنامه جعلی تهیه کرده.این شازده که در لیست دستگیری های ساری بوده الان با وثیقه آزاده.هرکسی پول به این حساب واریز کرده میتونه با در دست داشتن فیش های واریزی از این آقا شکایت کنه.

مدیر وبلاگ

با عرض سلام و تشکر از خوانندگان عزیز این وبلاگ؛

می خواستم چند مطلبی را به سمع و نظر مالباختگان عزیز برسانم .

اول از همه تشکر میکنم از کسانی که به ما اعتماد کردند و ما را در بخش خبری و گزارش این وبلاگ همراهی نمودند.

همچنین از مسئولین محترم این پرونده که تا اینجا پیگیر این قضایا بودند تشکر و قدر دانی می کنم و از آنها میخواهم که یک ایمیل یا تلفنی به ما بدهند تا ما خبرهای جالب و گزارشهای جدید را به سمع و نظرایشان برسانیم.

دوما" خدمت کسانی که چشم دیدن این وبلاگ را ندارند و مدام  برای مادر بزرگوارشان پیغام میگذارند ، این نان حرام خورده هایی که مطمعنا" از جملات پراکنده و گذافشان می توان فهمید که از لیدرهای اصلی و میانی هستند، باید عرض کنم که از انتشار پیغامها و اراجیفی که فرا خور حال خانوادتان میباشد معذوریم .چون مسائل خانوادگی شما به ما ربطی ندارد. با توجه به اینکه این وبلاگ خاریست در چشمان شما توقع بیشترهم نداریم . واقعا" اگر شما نظر خاصی و یا حرف حسابی نسبت به این وبلاگ و حتی  مقامات قضایی و مسئولین این پرونده دارید، لطفا" خیلی واضح و منطقی در این وبلاگ پیغام بگذارید و یا ایمیل بزنید. تا آنها هم متقابلا" واضح و منطقی به شما جواب بدهند.

و در آخر تشکر میکنم از آقای علوی، یکی ازمسئولین پیگیر این پرونده که برای ما پیغامی در قسمت نظرات گذاشته است. که آن را به نظرعزیزان میرسانیم.

سلام به همه بینندگان و مدیروبلاگ

من علوی هستم که با کمک محاکم و نیروهای خوب مملکتمون سعی کردیم جلوی همه کلاهبرداری ها و شیادی شرکت های هرمی را تا جای ممکن(دقت بفرمائید تا جای ممکن چون اگه مردم خودشون پول بدن این بساط فریب جمع نخواهد شد)با شرکت های هرمی برخورد کنیم.نکاتی لازمه تا همه(بیشتر مالباختگان) بدانند که از شما مدیر وبلاگ تقاضا دارم اگه صلاحتون بود در صفحه اصلی بگذارید تا بیشتر ببینند:

1- ابتداء باید از زحمات ومدیر یا مدیران این وبلاگ تشکر کنم که دانسته یا ندانسته با این وبلاگ باعث برقراری وحدت نسبی مالباختگان و جمع آوری اطلاعات ذیقیمتی برای ما شدند، باید ذکر کنم ما نیز اطلاعات بسیار با ارزشی از این وبلاگ بدست آوردیم که شاید کسی که آن اطلاعات را در اختیار وبلاگ(طبعاً ما) قرار داد، نداند که چه کمکی در پیگیری این قضیه کرده است.

2- دوستان، در این نباید شک کرد که پیدایش این جریان فاسد گالف، ثمره طمع ها و ساده انگاری های ما و جمع شدن فکر چند جوان زرنگ(IQدار) و تنبل(بی آر) و دنبال پول مفت،  (که حتی شده به قیمت خون مستضعفین) بوده و این موضوع هنوز خشک نشده و بعضی از لیدرهای میانی سعی در راه اندازی سیستم های جدید دارند که دقت نمیکنند بزودی شرائط اونها شرائط سکته زده ای مشابه کرباسفروشان و آرش فراری است.

3- بینندگان این وبلاگ غالبا مالباختگان هستند اما پیامگذاران آن دقیقا نمی توان گفت مالباخته ها هستند که از نوشته های آنها بوی سوزش شدید به مشام میرسد و البته انتظار دیگری هم نیست چون حماقت ایشان بیش از بقیه است زیرا اگر مالباخته باید غصه مال رفته خود را بخورد، این آقایان باید پاسخگوی پولهائی باشند که دیگران با اعتماد به آنها و اشخاصی مانند آرش و کرباسفروشان  داده اند باشد.

مالباختگان، پیامهای شبهه افکن و روحیه شکن بعضی از این ماران خوش خط وخال را جدی نگیرید و به راه خودتان که راه درستی است ادامه دهید. البته مدیروبلاگ را هم در اجازه انتشار به پیامهای مخالف خود می ستایم که دلیل رونق این وبلاگ است و بهترین جا برای تخلیه روحی قربانیان این سیستم فاسد است.

4- نکته بسیار مهم اینکه پول می آید و می رود اما کسانی که در این سیستم نفعی برده اند یا طلب خود را از سیستم با نقد کردن پوینت از زیرمجموعه گرفته اند و آنها را طرف سیستم میدانند، بدانند که آن پول هم علیرغم برابری با مال رفته شما مال شما نیست و اگر اعتقادی به روز جزا دارید باید بدانید ماهیتاً مال حرام است و مذاب است بر تن.ضمناً باید یادآوری نمایم لیدرهای میانی که شاید از این سیستم مبالغی بدست آورده اند نسبت به عودت مال مردم و جلب حلالیت ایشان اقدام کنند وگرنه بزودی در فاز دوم پرونده به سراغ 200 نفر دیگری که بیشترین منفعت را برده اند هم خواهیم رفت.زیرا در مرحله اول صرفاً لیدرهای بنیانگذار و کارچاقکن های آنها مورد ضربه قرار گرفتند و باید دیگر لایه های فوقانی هرم در نظر داشته باشند که ممکن است دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و قطعاً بدانید این گروه در شرائط روحی قرار دارند که کمتر ازفشار زندان نیست. باور بفرمائید...

5- اما جواب سوالات وبلاگ اینکه بحول و قوه الهی و با اتحاد مالباختگان و وکلای آنها پرونده همچنان در دادسرای شهرستان ساری با تدابیر عالی دادستان و بازپرس توانمند ومحترم پیگیری خواهد شد و با توجه به تنبیه و پشیمانی اکثریت متهمین سیستم و وجود کامل دیتابیس سیستم هرمی گالف در اختیار دادسرا مشکل مهمی در مقابل مسیر پرونده نخواهد بود و رجزخوانی بعضی وبلاگهای مخالف از همان سوزش لیدرهای فاسد این مجموعه نشعت می گیرد.

6- در اینجا باید خدارا شاکر باشم واز تمام عوامل این پرونده، از جمله محاکم قضائی(دادستان و بازپرس محترم) و نیروهای زحمتکش اطلاعات تهران و استان مازندران و وکلای توانمند و مالباختگان متحد و بانک اطلاعات بدون خدشه، تقدیروتشکرنمایم  تا این الگوی عالی برای برخورد با شرکتهای هرمی، در ایران نهادینه گردد.

7- نکته آخر هم اینکه تمام عوامل سیستم گالف همانطورکه در سایت اشاره گردیده است، هیچ ارتباطی با سازمان های نظامی و دولتی نداشته اند و صرفاً برای تاثیرگذاری از این عناوین استفاده نموده اند. به عنوان مثال عرض میکنم که حسین نادری معروف به سردار حاج حسین مقدم ، حتی پایان خدمت هم ندارد چه رسد به نظامی بودن و سردار شدن!!!!!و حتی با گذرنامه جعلی به که با پرداخت 12 میلیون تومان از طرف آرش نوزاد و اباذر انجام شده ، درهمایش دبی حاضر گردیده است.

خدایا چنان کن سرانجام کار

تو خشنود باشی و ما رستگار

حکم دادگاه سیامک میر

ممنون از خوانندگان گرامی به جهت ایمیل کردن حکم دادگاه سیامک میر :

شعبه 1032 دادگاه عمومی(جزائی) مجتمع قضائی شهید قدوسی تهران

رای دادگاه :

در خصوص اتهام سیامک میر فرزند عزت ا.. معروف به دکتر ملک با وکالت آقای سید علیرضا جعفریان دائر بر عضوگیری در شرکت هرمی گالف GIIG1982 و افترا به شش نفر از شکات دائر بر آدم ربائی و تهدید و ایراد ضرب و جرح عمدی ، دادگاه با توجه به اوراق پرونده و شکایت بی شائبه شکات به شرح ذیل در خصوص اتهامات فوق و گزارش مامورین انتظامی و نظریات و گزارش اداره کل پیگیری امور کیفری مفاسد کلان اقتصادی وزارت اطلاعات مبنی بر اینکه متهم از سرشبکه های اصلی شرکت هرمی فوق معرفی گردیده است و اقرار صریح متهم به دریافت پول از تعدادی از شکات و ملاحظه اصول مستندات شکات و واریز نمودن مبلغ به حساب شخصی متهم و اقرار صریح متهم در خصوص افترا و ایراد ضرب و جرح پس از اعلام نظر و گواهی پزشکی قانونی دائر بر خود زنی توسط متهم و دفاعیات غیر موجه وی در خصوص تهدید و آدم ربائی و سایر دلائل و قرائن موجود در پرونده بزه انتسابی ثابت و محرز تشخیص مستندا به بند ز الحاقی به ماده یک قانون مجازات اخلالگران در نطام اقتصادی کشور مصوب 1384 و مواد 697 و 47 قانون مجازات اسلامی متهم موصوف را به تحمل سه سال حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی و رد مبلغ به شرح ذیل به شکات و تحمل شش ماه حبس و 20 ضربه شلاق در خصوص افترا محکوم می نماید.

کوچه حسن صلاحی کجور

اینم یکی از خیابونای تهرون در منطقه 2 که به نام حسن صلاحی کجور شده ، ممنون که این خیابون رو به اسم ایشون کردن چون اسمش به خاطره ها بپیونده.

دادگاه سیامک میر

گویا امروز شنبه 28 فروردین، جلسه دادگاه سیامک میر ملقب به دکتر ملک!!!!! یکی از دکتر آمپول زنای آرش ام اسی بوده، از دوستانی که راجع به این جلسه اطلاعاتی دارن میخوایم که جزئیاتشو برامون ایمیل کنن که به اطلاع بقیه برسونیم .

آرش و امیر

با تشکر از دوستی که این را فرستاده
بعد از خواندن فایل -  کلید F5 را بزنید جالبه
آرش و امیر

صحبتی با بعضی از خوانندگان

در این چند روز ، حدودا" بیش از سی نظر داده شده است و تقریبا" سوالات هم مشابه هم بوده است . ولی ما علنی نکردیم برای ای که نویسنده های محترم بجای این که مطلب را طرح کنند و نظر دهند  بیشتر خود را خالی کردند و هر چه خواستند به  ا.ف گفتند . که ما شرمنده ایم که نمی توانیم نظرات شما را انتشار دهیم . و دیگر نمی توانیم تصویر ایشان را انتشار دهیم.

چند نفری سوال کردند که امیدی به برگشت پولشان ندارند. سراب گالف اینگونه فکر نمی کند. دوست عزیز بجای شعار دادن و خود را در نظرات خالی کردن ، سری به دادگاه بزنید و از چند و چون پروندها آگاه شوید.  چند نفری از متهمین آزاد شده اند اما با وثیقه ومبالغ بالا . شاید بعضی از آنها خود را بیگناه جلوه  دهند ولی متهمین اصلی این پروند اون چند نفر اول هستند که باید آنچه جمع کرده اند را پس دهند و خود را زیر سایه هیچ ارگانی  نمی توانند  مخفی کنند .

چند نفر، در سوالات خود از برادران گمنان در این وبلاگ تشکر کرده اند. خواستم بگویم که این وبلاگ برای برادران گمنام نیست بلکه این وبلاگ برای  خود شما است . و تمامی این عکسها ، صدا ها و فایل های فرستاده شده برای خود شماست .

دوستانی از آقای شعبانی یاد کرده اند و نقل از قول ایشان گفته اند که این وبلاگ مورد تائید ایشان است . جواب سراب گالف . این به این خاطر است که این وبلاگ از هیچ کسی دفاع نکرده و صرفا" شاهراهی بوده برای تبادل نظرات . اگر کسی مقصر است و در گمراه کردن مردم جهت جذب سرمایه !!... خوب باید جواب دهد. هم در این دنیا و هم در آخرت و انشاءالله که در این دنیا ختم بخیر شود. و سراب گالف این ادعا را دارد که هیچ کس از صاحب اصلی این وبلاگ خبر ندارد و اگر کسی هم گفت که من میدانم مطمئن باشید که مغلطه میکند. چون یکی از موفقیت های این وبلاگ گمنان بودن آن است.

در ضمن در نظرات سعی مان این نباشد که خود را خالی کنیم چیزی بنویسید که انتشار دهیم . بارها شده مطلب جالبی فرستاده اید اما چون از کلمات نا خوشایند بکار برده اید نتوانستیم انتشار دهیم . زیرا خوانندگان این وبلاگ خانواده های خود مان هستند.

و کلام آخر این پست

ما اینجا نیامده ایم که گروهی را بجان هم بیندازیم آمده ایم تا مشکلات را حل کنیم . راه حل دست من و شماست . هر وقت کینه و خشم مان را کنار نگذاریم  و از روی غضب تصمیم نگیریم تازه آماده ایم برای مدد گرفتن از خداوند جهت حل مشکلمان . دنبال چند نفر خرده پا رفتن فقط صورت مسئله  را کم رنگ میکند. و از مقصر های اصلی این پرونده آقای حسن صلاحی کجور بعنوان وکیل این شرکت ، امیر نیک افروز بعنوان طراح این کمپانی ، علی کرباسفروشان بعنوان مشاور و شریک آرش و آرش نوزاد بعنوان مدیر شرکت گالف که همه مبالغ را ایشان میگرفت و تقسیم میکرد  نباید غافل شویم .

و بیایم بهتر فکر کنیم.؟؟؟؟  که ما کجای این ماجرا هستیم آیا اگر گالف بسته نمی شد و امسال بسته میشد تکلیف ما چه بود آیا به اشتباه خود، یک سال قبل پی میبردیم یا امسال .  امروز ماشاکی هستیم ولی اگر امسال بسته میشد چند تا شاکی داشتیم. پس بیایم بهتر فکر کنیم و مقصر ها باید جواب دهند. شاید بگوید ما پولمان را به آرش نداده ایم این حرف بخاطر این است که میخواهیم زود تر به جواب مسئله برسیم . جواب روشن است امیر نیک افروز دکتر حسن صلاحی کجور آرش نوزاد علی کرباسفروشان .

در این مدت که چیزی ننوشتم خواستم بگویم که این وبلاگ برای شما کاری نمی کند خواستم بگویم اگر مرهمی است برای درد شما این مرهم را باید برداشت و درد را احساس کرد. این شما هستید که میتوانید برای خود کاری کنید . هیچ ارگانی نمی تواند شما را محکوم کند به این که در یک شرکت هرمی  سرمایه گذاری کرده اید.  چون اصلا" بحث هرم نبوده ....  به گروه های چند نفر درمی آیم  ایران خودرد - فرهنگیان - بازنشستگان - قشر بازار - مهرگام پارس و .... و شکایات خود را علیه بنیان گذاران این پرونده طرح خواهیم کرد.
البته ما این کار را کرده ایم و این بار با سمبه ای محکم تر این کار را انجام میدهیم  و نمی گذاریم زحمات یک سال مان هدر رود. و حرکت میکنیم و مطمئن باشید قدم بعدی را خود خدا برایمان برمیدارد. از امروز به تمامی دوستان و کسانی که در این کمپانی مالشان را از دست داده اند اطلاع رسانی میکنیم و نشانی این وبلاگ را برای دوستان خود  ارسال خواهیم کرد.  http://sarabegulf.blogspot.com/http://sarabegulf.blogspot.com/  

و ، وبلاگ سراب گالف  بعنوان اطلاع رسان منتظر نظرات و پیشنهادات شما است. موفق باشید